کد مطلب:326144 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:263

توبه نامه، ننگ جاودانه
در همین حال و همین ایام، حادثه ی شگفت انگیز دیگری نیز رخ داد. ماجرا چنان بود كه پس از سر و صدای دشت بدشت، در زمان ولایت عهدی ناصرالدین میرزا، باب از چهریق به تبریز احضار شد و در پاسخ به پرسش های گوناگون علمی، فرومانده و سپس با انتقال وی به خانه ی شیخ الاسلام تبریز و خوردن 11 ضربه چوب به پاهایش، از هر آنچه كه ادعا كرده بود، توبه كرد. در حاشیه ی توبه نامه ی باب تصریح شد كه علت عدم صدور حكم اعدام آن است كه او را دیوانه تشخیص داده اند [1] اما چندی بعد به دستور و اصرار امیر كبیر، به خاطر جنگ های داخلی كه به تحریك باب و توسط پیروانش در گرفته بود، برای نابودی ماده ی فساد، محاكمه و در شعبان سال 1266 هجری قمری تیر باران شد [2] .

داستان توبه كردن باب از آن ماجراهای بسیار مهم است كه بهائیان تلاش
بسیار می كنند تا به هر صورت كه بشود، منكر آن شوند و آن را دروغ جلوه دهند؛ اما خوشبختانه یا شوربختانه، گزارش مجلس و متن توبه ی باب در كتاب «كشف الغطاء عن حیل الأعداء» كه به دستور عبدالبهاء و توسط بزرگترین مبلغ بهایی به نام «میرزا ابوالفضل گلپایگانی» نوشته و پس از مرگ وی باز به فرمان عبدالبهاء به وسیله ی دائی زاده ی همو و چند تن دیگر از بزرگان بهایی، تكمیل شده، آمده است و این توبه ننگی است كه با هیچ نیرنگی پاك نمی شود.

[1] كشف الغطاء عن حيل الأعداء نوشته ميرزا ابوالفضل گلپايگاني صفحه 203 و 204 و الكواكب الدرية صفحه 241. عذر جنون در اين مدرك آمده است.

[2] قرن بديع جلد يكم صفحه 256. نوشته شوقي افندي.